تهویه مرکب
23:40
[ ]
تهویه عبوری
تهویه عبوری موردی است، که هوا بین دو پوشش ساختمان توسط اختلاف فشار باد در بین دو سمت جریان مییابد. هوا تهویه به صورت رایج از میان پنجرهها، روزنهها و شبکههای گنجانده شده در نما وارد و خارج میشود. هوای تهویه از سمت رو به باد به سمت پشت باد جابجا میشود. یک مثال نوعی فضای سبز دفاتر با پلان آزاد است که فضا در تمام عمق ساختمان کشیده میشود. جریان هوا هم از میان درهای باز یا شبکهها میتواند عبور کند همچنین تهویه عبوری اصطلاحی است که برای جریان هوایی که از یک سمت وارد میشود و از سمت دیگر خارج شود، به کار میرود. که در اینجا اصل تهویه روی سیستم، تهویه عبوری یا مکشی است که زمانی که هوا عبور میکند گرما و آلایندهها را بر میدارد در نتیجه یک محدودیتی برای عمق فضایی که به صورت مؤثر میتواند تهویه عبوری شود وجود دارد. به عنوان یک قاعده کلی، تهویه عبوری به عمق ۵ برابرارتفاع کف تا سقف مؤثر است.
تهویه مکشی
تهویه مکشی حالتی است که هنگامی که هوا میوزد بین دو جهت از پوشش ساختمان به وسیله اختلاف فشار باد القا شده در بین دو جهت به وجود میآید. هنگامی که هوا از یک جهت از فضا داخل میشود و از جهت مخالف خارج میشود. در این مورد اصل تهویه بر تراز سیستم تهویه استوار است و میتواند هر کدام از راههای عبوری یا مکشی باشد. نتیجه حرکت هوا در سرتاسر فضای اشغال شده، افزایش گرما و آلایندهها است. در نتیجه، تهویه عبوری میتواند به طور مؤثر در عمق فضا کاهش داشته باشد. .[۱]
مسیرهای ورود و خروج موضعی و مرکزی
ما به وسیله راههای ورود و خروج هوا، تهویه هوا گردشی میان فضاهای بیرون و اشغال شده درونی ساختمان را ادراک میکنیم، در واقع مسیر ورود هوا در یک فضای اشغال شده نمیباشد. مسیر ورود و خروج میتواند به دو دسته تقسیم شود: موضعی و مرکزی.
مسیر ورودی مرکزی یعنی یک یا چندین فضای اشغال شده به وسیلهای سرویس دهی شوند. در امتداد یک مسیر ورودی مرکزی روی هوای تهویه میتوان عملیاتهای متفاوتی انجام شود. هوا میتواند تصفیه، گرم و سرد شود و ممی توان با فنها افت فشار در مسیر جریان هوا را جبران کرد. بنابر این یک واحد مستقل تصفیه، یک واحد تبادل گر حرارتی و یک فن مستقل میتواند به جریان هوای ورودی سرویس دهی کند. یک مسیر خروجی مرکزی بدین معنی است که هوای استفاده شده از یک یا چندین فضای اشغال شده جمع شود و از یک نقطه یکسان خارج شود. هنگامی که مسیر ورودی وخروجی مرکزی است تجدیدپذیری حرارتی امکانپذیر میباشد. داکت جاسازی شده و آتریوم نمونهای از مسیرهای ورودی مرکزی است. وباکس پله که عملکرد دودکشی دارد یک مسیر خروجی مرکزی است. در مقابل مسیرهای ورودی و خروجی مرکزی، مسیرهای ورودی و خروجی موضعی سیستم توزیع واحد با هم ندارند. هوا به صورت مستقیم از بازشوهای جداره ساختمان داخل و خارج میشود، پنجرههای بازشو و روزنهها در نما نمونهای از مسیرهای ورود و خروج موضعی هستند.
محاسن و معایب روشهای موضعی و مرکزی این است که از محاسن روش موضعی در مقایسه با روش مرکزی نسبت به تغییرات و نیاز به فضای کمتر از انعطافپذیری بیشتری برخوردار است. همچنین دریچههای روش موضعی نسبت به روش مرکزی فاصله کمتری بین هوای تازه (هوای بیرون) و فضای اشغال شده ارائه میدهند. به شرطی که هوای بیرون کیفیت خوبی داشته باشد، این تفکر مبنی بر تهیه هوای تازه در فضای اشغال شده با حداقل ریسک کاهش کیفیت هوا از طریق راههای ورودی هوا به ساختمان صحیح میباشد. از سوی دیگر در روش موضعی ارتعاش کمتر سروصدا از منابع بیرونی نسبت به روش مرکزی مشکل تر تامین میشود. این تعبیر محدود به عمق از فضا است که بتوان تهویه مناسب کرد در نتیجه روشهای مرکزی همیشه برای پلانهای عمیق تر نسبت به روش موضعی به کار میرود. .[۱]
ترکیب تهویه مکانیکی و طبیعی
تا این اواخر در تهویه مکانیکی و طبیعی دو تکنیک جدا از هم بودند. تکنیک تهویه طبیعی در ساختمانها از دوران باستان کاربرد داشت. روشهای طبیعی مثل ایجاد وزش باد حدود ۱۰۰۰سال کاربرد داشته است مثل بادگیرهای یزد، از آن به بعد، تکنولوژی تهویه طبیعی پیشرفته تر وپنجرههای بازشو و شبکههای ورود هوا و هواکشهای سقفی معرفی شدند. که بیشتر روشهای تهویه طبیعی مدرن مجهز به کنترل اتوماتیک هستند. در قرن بیستم تهویه مکانیکی و آمادهسازی مکانیکی هوا بر سایر روش هاچیره شد. این تکنولوژی که به وسیله افزایش تعداد قطعات الکتریکی نیاز داشت. با وجود این، بسیاری از این روشها نمیتوانند آب و هوای مطلوب داخل را تامین کنند. در تهویه مکانیکی اجزا آن، خود آنها منبع تولید آلودگی اند. این تناقصها باعث شده که تمرکز بر روی عملکردهای ساده تر، قوی تر و با مصرف انرژی کمتر مطرحگردد. افزایش توسعه اخیر در تکنولوژی کامپیوتر، امکان کنترل و محاسبه جریان هوا در روش تهویه طبیعی را رضایت بخش کرده است.
تهویه طبیعی در نیمه آخر قرن بیستم رایج شد. در اوایل فقط یک روش تخلیه یک طرفه با سرعت ثابت بود. بعد از بحران نفت ۱۹۷۳، تعادل سیستمها با استحصال گرمایی بیشتر رایج ئ تقاضای روشهای کنترل تهویه در طول دو دهه آخر رایج تر شد.
روشهای تهویه، فقط بر نیروهای محرک طبیعی تکیه دارند، همیشه قادر به ایجاد جریان هوا با سرعت مورد نظر نیست به خصوص در روزهایی از تابستان که باد نمیوزد. بنابر این مجدداً هم سو با بازگشت به تکنولوژی تهویه طبیعی در سالهای اخیر، سیستمهای تهویه ترکیبی از تکنولوژی تهویه طبیعی و مکانیکی توسعه یافته است نمونه این سیستمها فنهای نصب شده بر روی مسیر هوا است تا زمانی که نیروهای محرک طبیعی کافی نیستند مکمل آنها باشند.
ترکیبات مختلفی از تکنولوژیهای تهویه طبیعی و مکانیکی وجود دارد که به دو دسته تقسیم میشوند:تهویه مرکب و تهویه هیبریدی.[۱]
تهویه مرکب
شیوه تهویه مرکب خدماتی است که تهویه طبیعی را با تهویه مکانیکی ترکیب میکنند و یا در مؤثرترین شیوه سرمایش، استفاده میشوند. با توجه به طراحیهای فیزیکی شیوه تهویه ترکیبی سه نوع مشخص شده است:تهویه طبیعی و مکانیکی که به معنی دو سیستم کاملاً خودکار است در جایی است که استراتژی کنترل هر یک از دو کلید بین دو سیستم یا استفاده یک سیستم برای برخی وظایف و سیستم دیگر برای وظایف دیگر باشد. برای نمونه فضایی که به طور مکانیکی در فصلهای معتدل تهویه میشود. .[۱]
تهویه هیبریدی
این نوع تهویه به عنوان سیستمهای فراهم کننده محیط آسایش داخلی که هم از تهویه طبیعی و هم از سیستمهای مکانیکی استفاده میکنند اما در زمانهای مختلف روز و یا در فصلهای مختلف سال از شکلهای متفاوت سیستم بهرهمند میشوند توصیف شدهاند. تفاوت اصلی بین سیستمهای تهویه مرسوم و سیستمهای هیبریدی این است که دومی سیستم کنترل هوشمندی دارد که به صورت خودکار بین حالت مکانیکی و طبیعی به منظور کمینه کردن مصرف انرژی جا به جا شود
منابع: ویکی پدیا و talagostar . com
[ بازدید : 55 ] [ امتیاز : 0 ] [ نظر شما : ]